vasael.ir

کد خبر: ۱۲۲۰۹
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۷ - 19 November 2018
آیت الله مبلغی/ 105

فقه الاجتماع| اغلب موضوعات اجتماعی موجود در فقه سنّتی زاویه جامعه‌شناسی ندارند

وسائل ـ آیت الله مبلغی در تبیین معیارهای موضوعات فقه الاجتماع به زاویه جامعه‌شناسی موضوعات اشاره کرد و گفت: برخی از موضوعات فقه الاجتماع مانند نژاد و نَسَب در فقه سنّتی نیز وجود دارد ولی وزن بحث به خاطر در نظر نداشتن زوایه اجتماعی، کم است و به همین جهت موضوع خوب منقّح نشده و عمیق نیست و در صورتی که همین موضوعات در فقه الاجتماع مطرح شوند به راهبردهایی دست می‌یابیم که در مباحث فقه خانواده بسیار راه‌گشا خواهد بود.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله احمد مبلغی، در جلسه صد و پنجم درس خارج فقه الاجتماع که در مدرسه آیت الله گلپایگانی برگزار شد، از دولت، ان. جی. اُ. ها، خانواده و افراد به عنوان خاستگاه‌های منزلت انتسابی یاد کرد و بیان داشت: در این بین آنچه که زن و مرد می‌توانند به عنوان ایجاد منزلت انتسابی دست به آن بزنند، ایجاد خانواده است که می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند اقتصاد، دین، قومیّت، سیاست، نسب و نژاد برای کودک ایجاد منزلت انتسابی کند.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با توجه تعدّد زمینه‌های شکل‌گیری منزلت انتسابی در خانواده خاطرنشان کرد: فقه الاجتماع باید این خاستگاه‌ها و زمینه‌ها را به طور مستقل مورد توجه قرار دهد و از اینجا است که مسیر بحث ما در فقه الاجتماع مشخص می‌شود.

وی در بررسی رابطه مسائل فقه الاجتماع با فقه سنّتی در مسائل مشترک گفت: درست است که برخی از موضوعات فقه الاجتماع در فقه سنّتی نیز وجود دارد ولی این موضوعات یا به طور غیر منسجم بیان شده، یا به طور ناقص به آن پرداخته شده و یا نگاه و زاویه جامعه‌شناسی ندارد که در این‌صورت ما باید به طور مفصّل چنین موضوعاتی را در فقه الاجتماع مطرح کنیم و به مباحث فقه سنّتی اکتفا نکنیم.



خلاصه جلسه گذشته

آیت الله مبلغی در جلسه گذشته در بررسی دو داستان از قرآن، منزلت انتسابی را سکوی پرشی جهت دست‌یابی به منزلت‌های اکتسابی عظیم دانست و گفت: در قرآن دو داستان حضرت یوسف و حضرت موسی به عنوان دو پیامبر که از جایگاه صفر اجتماعی با اعجاز خداوند به بالاترین مراتب اجتماعی رسیدند، می‌تواند مورد استناد قرار گرفته و اهمّیت منزلت انتسابی از آن فهمیده شود.

 

در ادامه مشروح مطالب مطرح شده در این جلسه تقدیم خوانندگان محترم می‌شود:

با توجه به اهمّیتی که موضوع «ایجاد منزلت انتسابی» داشت لازم است این جلسه را به این مبحث اختصاص دهیم. لازم است بدانیم ایجاد غیر از ارتقاء است و در رابطه با ارتقاء ما بعداً مباحثی را مطرح خواهیم کرد و آنچه مورد بحث ما در این جلسه هست ایجاد منزلت انتسابی است.

 

تبیین خاستگاه‌های منزلت انتسابی

وقتی از ایجاد صحبت می‌شود، طیف‌ها و اصناف مختلفی قدرت بر انجام این فعل را دارند که عبارتند از دولت، گروه‌ها و ان.جی.اُ. ها و افراد.

آنچه که زن و مرد می‌توانند به عنوان ایجاد منزلت انتسابی دست به آن بزنند، ایجاد خانواده به عنوان یکی از خاستگاه‌های منزلت اجتماعی است. زن و مرد ازدواج کرده و کودکانی را پدید می‌آورند که انتساب این کودکان به این گروه دو نفره برایشان منزلت انتسابی ایجاد می‌کند پس تشکیل خانواده توسّط زوجین یکی از افعالی است که منتهی به ایجاد منزلت انتسابی می‌شود.

 

بررسی ماهیّت انتسابیِ منزلت خانوادگی

با این مقدمه ما در این جلسه با این دو سؤال روبرو هستیم:

  1. منزلت انتسابی حاصل از تشکیل خانواده چه ماهیتی دارد؟

پاسخ به این سؤال روشن است، این منزلت گاهی منزلت اقتصادی و وابستگی به ثروت خانواده را به دنبال دارد، گاهی منزلت مرتبط با نَسب و نژاد و قومیّت و دین و سیاست و ... را برای کودک به همراه دارد. این تنوع به خاطر آن است که در خانواده زمینه‌های مختلفی جهت انتساب وجود دارد و لذا ماهیّت این انتساب مختلف و متنوع است.

  1. حال اگر این ماهیّت چند وجهی بود (آنطور که در سؤال قبل تشریح شد) و خانواده منزلت‌های انتسابی متعدّدی را برای کودک به همراه داشت، آیا یک منزلت مرکّب برای کودک ایجاد می‌شود یا چند منزلت متعدّد؟

پاسخ به این سؤال این است که برای کودک یک منزلت انتسابی مرکّب ایجاد می‌شود که در شکل‌گیری آن وجوه مختلف و منزلت‌های مختلف است و برآیند این منزلت‌های مختلف یک منزلت نیرومندی است که این منزلت برگرفته از چند وضعیّت اجتماعی و جایگاه اجتماعی است.

البته وقتی که یک منزلت ترکیبی ایجاد می‌شود، غالباً یک وجه غلبه پیدا می‌کند مثلاً گاهی وجه غالب، منزلت اقتصادی با یک ثروت هنگفت است یا ممکن است وجه غالب در منزلت انتسابی قومیّت و مذهب و یا مسائلی از این دست باشد.

 

تشریح نقشه راه فقه الاجتماع در پرداختن به احکام منزلت انتسابی

با توجه به این دو پاسخ باید توجه داشته باشیم که وقتی خاستگاه‌های منزلت انتسابی متعدد هستند، فقه الاجتماع باید این خاستگاه‌ها و زمینه‌ها را به طور مستقل مورد توجه قرار دهد. اگر منزلت انتسابی حاصل از یک خانواده در حوزه‌های اقتصادی و مذهبی و دین‌داری و نژاد و نسب و ... تنوع دارد، فقه الاجتماعی که می‌خواهد به اینها بپردازد، باید به هر یک از اینها به صورت مستقل بپردازد و از اینجا است که مسیر بحث ما مشخص می‌شود.

 

بررسی رابطه مسائل فقه الاجتماع با فقه سنّتی در مسائل مشترک

قبل از اینکه فصل اول را تحت عنوان «فقه تشکیل خانواده بر اساس دین و دین‌مداری» باز کنیم، لازم است به یک سؤال مهم پاسخ دهیم و آن این است که اگر بخشی از آنچه که می‌خواهیم در فقه الاجتماع بحث کنیم، در فقه رایج سنّتی مطرح شده باشد مثلاً تشکیل خانواده بر اساس دین یکی از بحث‌هایی است که در کتاب النکاح مطرح شده است و عناوینی مانند ازدواج با مشرکین، ازدواج با اهل سنت، ازدواج با اهل ذمه و ... در آن وجود دارد، حال این سؤال مطرح است که در رابطه با مسائل اینچنین آیا باید احاله به آنچا بدهیم یا اینکه از نو و از سر ما باید استنباطات خودمان را داشته باشیم.

پاسخ این است که در مواجهه با مسائل نو، فقه الاجتماع باید به آن‌ها بپردازد ولی اگر به آن مطلب پرداخته شده بود باید معیارهای مختلف فقه الاجتماع را با آن بحث فقه سنّتی تطبیق دهیم.

 

تبیین معیارهای مسائل مطرح شده در فقه الاجتماع

در فقه الاجتماع برخی از معیارها وجود دارد که آن معیارها، اجازه بحث از یک مسئله را در فقه الاجتماع صادر می‌کند. معیار اول این است که یک مطلب در کتب فقهی نو و جدید باشد. دوم اینکه به یک موضوع در فقه سنتی پرداخته شده ولی منسجم نیست؛ مثل بحث ازدواج با ذمّیات و مشرکات که بحث منسجمی در فقه سنتی ندارد.

معیار سوم این است که به یک موضوع پرداخته شده ولی ناقص است. معیار چهارم اینکه پرداخته شده ولی وزن بحث به خاطر در نظر نداشتن زوایه اجتماعی، کم است و به همین جهت موضوع خوب منقّح نشده و عمیق نیست؛ مثل بحث نژاد و نسب یکی از مباحثی است که در کتاب النکاح به آن پرداخته شده ولی عمیق نیست و به طور گذرا به یک استحباباتی در این زمینه اشاره شده در حالی‌که اگر در فقه الاجتماع مطرح شود، هرچند ممکن است ما نیز از همان حکم استحباب فراتر نرویم ولی به یک راهبردهایی دست می‌یابیم که در مباحث فقه خانواده بسیار راه‌گشا خواهد بود.

پس ما نباید به مطرح شدن یک موضوع در فقه سنّتی اکتفا کنیم و آن‌را در فقه الاجتماع مطرح نکنیم.

اصولاً اصل بر این است که فقه الاجتماع باید حتّی به موضوعاتی که در فقه سنّتی مطرح شده است بپردازد چون معمولاً در چنین موضوعاتی یک یا چند از ملاک‌های فوق وجود دارد که بحث از آن را در فقه الاجتماع ضروری می‌کند.

 

جمع‌بندی بحث

پس تا اینجا ما بحث ایجاد منزلت اجتماعی توسّط زن و مرد را بحث کردیم و گفتیم که این ایجاد با تشکیل خانواده است و همچنین به این نکته تأکید کردیم که ایجاد غیر از ارتقاء است و همچنین گفتیم منزلت انتسابی تولیدی توسّط خانواده یک منزلت ترکیبی است چون حوزه‌های شکل‌گیری منزلت انتسابی از طریق خانواده متعدد هستند هر چند غالباً از بین این منزلت‌ها یکی غالب است.

ما در جلسه آینده در رابطه با «فقه تشکیل خانواده بر اساس دین و دین‌مداری» یا به تعبیری «فقه ایجاد منزلت انتسابی با توجه به عنصر دین و دین‌مداری»، بحث خواهیم کرد./904/422/ح

 

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
21:01 - 1398/03/22
احسنت به ارائه این موضوعات تخصصی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
21:10 - 1398/03/22
مطالب فقهی نویی بود. استفاده کردم .
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹